هنوز هم که گاهی در میان افکار پریشانم، بر ساحل زیبای دریای یادت می نشینم، با انگشت روی ماسه ها عهد می کنم که از این پس، به سرزنش های ملتمسانه دلم توجهی نکنم و نقش تو را از تابلوی خیالم محو کنم...
اما چه کنم که هر بار در این هنگام، امواج آرام دریای خوبیهایت سر می رسند و هر آنچه نوشته بودم را چون خود تو ، "پاک" می کنند...