چی بگم از کجا بگم؟ دردمو با کی ها بگم؟
بهتره که دم نزنم حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفت عاشق من گم شد و رفت
عشقی که بی فروغ نبود برای من دروغ نبود
بغض نشسته تو گلوم وقتی نشستی روبروم
من از خودم چرا بگم؟ باید از اون چشها بگم
خیره تو چشم مست تو دست میدم به دست تو
دل از زمونه میکنم حرف دلم رو میزنم