نمیدونی این چند روز چی کشیدم...صد بار مردم و زنده شدم...فکر میکردم که دیگه نمیای و حرفامو نمیبینی..خیلی خوشحالم وقتی میبینم که بعد از این همه اتفاق و ماجرا هنوز دوسم داری و به فکرمی...نمیدونی چه قدر دوست دارم دوباره صداتو بشنوم...این چند وقت همش دارم لحظه شماری میکنم که بیایی و واسم یه نظر بزاری.اگه میدونستی چه قدر با وجودت اروم میشم هیچ وقت تنهام نمیذاشتی.هر روز دارم ثانیه ها رو میشمرم که دوباره ببینمت و دستای گرمتو بگیرم و بهت بگم چقدر دوست دارم.ای کاش میشد دوباره باهات حرف بزنم.من تا هر وقت بخوای منتظرت میمونم تا روزی دوباره با تو باشم.اینم بدون که یا تو یا هیچ کس!
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
