منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 778
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 34
:: باردید دیروز : 88
:: بازدید هفته : 415
:: بازدید ماه : 1229
:: بازدید سال : 16384
:: بازدید کلی : 655427
نویسنده : نیم دا
سه شنبه 10 اسفند 1389

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چیه چیزی شده ؟ چرا ساکتی ؟   دوست داری من نباشم تا کنارت بشه کی؟
شنیدم از من دلسرد شدی به تازگی        شادی ها تو تقسیم میکنی با یکی

 دیگه که دوستش داری و تو روش حساسی     روش داری عقاید خیلی شیک و وسواسی

انقده اونو میخوای که اگه با اون بودی       و منو اتفاقی جایی دیدی نشناسی

گفتم غرورم هم زیر پاهات بزار له بشه     رفتی نذاشتی حتی دوستیمون به سال بکشه
تو عین نداری ها واسه تو هرکاری کردم و             بی معرفت نیومد یه بار به چشت
هرچی راجبت فکر میکرم شد نقش بر آب           آواره ، آمارت بدجور همه جا پخشه الان
کاری کردی که حتی زندگی سخت شه برام           بگو بینم کی تو زندگیت پر نقشه الان
اونم مثه منه و تعصب داره رو تو                   دوست داره همه جوره حفظ کنه آبروتو
مثل من حاظره با دنیا هم عوض نکنه                        حتی یدونه از اون تار مو تو
یا که بر عکس نسبت به تو بی ارزشه              بگو چی کم گذاشتم واست این رسمشه
که جواب خوبی مو بدی با بدیات                   مگه نمیگفتی فرق کردی با قدیمات

خاطرات و فراموش میکنم مو به موشو   برو با هرکی که دلت میخواد رو به رو
بدون دیگه واسه من مرده کسی که یروزی با دنیا عوض نمیکردم یدونه موشو

چه خوش خیالم به فکره اینکه دوباره    تو بهم زنگ میزنی شبا تا صبح بیدارم
عیب نداره تو این شبا که واسه ما سخته خواب  تو با خیال راحتت بگیر تخت بخواب
نگران منم نباش و آروم یواش       چشمات و ببند بودن از ما داغون تراش
که حالا همه چیرو سپردن به دست فراموشی       خوب میدونم که حالا با کس دیگه هم آغوشی
اینارو میبینم و میسازم بازم با غم تو     اینو بدون یه روزی مبگبره آهم دامنتو
آخه تا من یادمه تو با راحتی     منوتنها گذاشتی تو اوج ناراحتی
کاری کردی که به یه فکر خراب رسیدم     فکر کثیفم و حتی تا خلاف کشیدم
وقتی میدیدم نیستی اما یادت اینجاست    وقتی نمیشد من و تو با هم ما بشیم باز

خاطرات و فراموش میکنم مو به موشو  برو با هرکی که دلت میخواد رو به رو شو
بدون دیگه  واسه من مرده کسی  که یروزی با دنیا  عوض نمی کردم یدونه موشو 
 
هنوزم بوی عطرت ، چند تا دونه ی مشکی از موی لختت  روی تخته
نختی که همیشه میشدی روش تو بغلم ولو   تو که رفتی نمیشکوندی اقلا دلو
با زخم زبونت ، رسم زمونه   اینه رابطه هایی که به هم وصله نمونه
خیلی خب دیگه همه چی بسه تمومه   هرچی خدا بخواد همه چی دست همونه
ولی بدون تو هم یکم نه آخرشی  منه ساده رو بگو ساختم با همه چی
نمیخوام سر صحبت الکی هی بی مورد واشه    اصلا تو خوبی هرچی تو میگی باشه
دیگه اسمتم تو زندگیم باشه نحسه   هر بلایی هم سرم آوردی ناز شصتت
بهتره اصلا نمونیم با هم ما یه لحظه   امیدوارم دل تو از من باشه خسته

خاطرات و فراموش میکنم مو به موشو   برو با هرکی که دلت میخواد رو به رو شو
بدون دیگه  واسه من مرده کسی که یروزی  با دنیا  عوض نمی کردم یدونه موشو


:: بازدید از این مطلب : 7170
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : نیم دا
چهار شنبه 4 اسفند 1389

شعرم بی قافیه و ردیفه ولی حرف دل بی کسمه،

 خودش نوشت دردشو گوش کنین...

می نویسم از غربت قلب سردم

بسوز ای دل که جای سوز و آه است

بنال ای دل که عاشقی گناه است

بسوز و آتش بزن دامن

چرا بر تو ؟ چرا بر تو گناه است؟

مگر دل شوریده و مجنون نداری؟

چرا دل بر تو لیلا ندهد باز؟

چرا تنهایی ای دل؟ چرا بی کس در این دنیای ویرانه؟

بمیر و راحتم کن از این آتش سرکش، تو کن خاموش

نداری یار ای دل بمیر و کن همه دنیا فراموش

نداد ارزشت مردم دنیا ای دلم ای دل تنها و غریب

 بسوز و ناله سر کن تا خود فدای عشقت سوزانت شوم

نیست کس که قدر دل عاشق زار بداند

بمان تنها عزیزم این رسم روزگار است

نکن گلایه امیدم به بهار است

تویی عشق جاویدان ، که هر دم ، هر روزش بهار است


:: بازدید از این مطلب : 6749
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : نیم دا
چهار شنبه 4 اسفند 1389



ماه من ، غصه چرا ؟!
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت ،
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست !
ماه من غصه چرا !؟!
تو مرا داری و من

هر شب و روز ،

آرزویم ، همه خوشبختی توست !
ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند
ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود ،که خدا هست ، خدا هست !
او همانی است که در تار ترین لحظه شب، راه نورانی امید
نشانم می داد
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،
غرق شادی باشد ….
ماه من !
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
معنی خوشبختی ،
بودن اندوه است …!
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟ چرا !؟



:: بازدید از این مطلب : 6590
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : نیم دا
سه شنبه 3 اسفند 1389
اونوقت که غرور کسی رو له می کنی،

 اونوقت که کاخ آرزوهای کسی رو ویرون می کنی،

اونوقت که شمع امید کسی رو خاموش می کنی،

   اونوقت که بنده ای رو نادیده می گیری ،

اونوقت که حتی گوشت رو می بندی تا صدای         

      خرد شدن  غرورش رو نشنوی،

  اونوقت که خدا رو می بینی و بنده خدا رو    

                      نادیده می گیری  

                     می خوام بدونم،

 دستات رو بسوی کدوم آسمان دراز می کنی

         تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

              دوست دارم حق حق گریه کنم

  من ! زندگیم را تمام كردم.

 حالا نفس كشیدن منت سرم می گذارد !

  حس می كنم ... هوای اینجا سرد و سنگین است  !

  دیگر نگو خداحافظ !

 اگر می روی بدون وداع برو ...

       گله ای نیست!!!

سر هر سینه سری تکیه کند وقت وداع ....

 سر ما وقت وداع بر سر دیوار گریست


:: بازدید از این مطلب : 6749
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : نیم دا
سه شنبه 3 اسفند 1389

 کسی کودکی هایم را ندیده...؟؟؟

آنها را کجا جا گذاشته ام...؟؟؟

مدتی ایست به دنبالشان میگردم...

آن زمان هایی که در حیاط مادر بزرگ میدویدم...

آن زمان که میخندیدم از ته دل...

آن زمان که میخوابیدم آرام...

فقط از آن روزها چند قطعه عکس مانده...

                     چه زود بزرگ شدم...

 

 


:: بازدید از این مطلب : 6577
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
سودا
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

سایتم چطوره (نمرش بین چنده؟؟؟)

پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای لینکینگ ما دو تا با هم ابتدا منو را با عنوان My love is 7Da و آدرس ni031.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت م قرار میگیرد. !مطمئن باش!